انواع معاملات ارزی در بازار های داخلی و خارجی |
شما تقریبا هر روز از اخبار رسانه ها و روزنامه ها پیرامون آن و نرخ ارز در بازارهای داخلی و خارجی خبرهایی می بینید ومیشنوید اما آیا تا به حال به مفهوم آنها و اینکه چه لزومی دارد که این نرخ ها هر روز اعلام شوند، اندیشیدهاید؟ اکثراحتیاجات انسانهای نخستین، در محيط خانوادگیشان تأمين می شد؛ اما با رشد جوامع و آغاز زندگی اجتماعی نياز به استفاده از توليدات ديگران احساس شد؛ به طوری که افراد محصولات و توليدات خود را با محصولات و توليدات به دست آمده به وسيله ديگران معاوضه می کردند. با اختراع پول اين مبادلات سيری صعودی يافت و مراودات تجاری بین کشورها نيز آسانتر شد؛ به طوری که امروزه کمترين کشوری را می توان يافت که کليه نيازهای خود را در داخل تأمين کند؛ زيرا به دليل تنوع منابع طبيعی يا پيشرفت فنآوری کشورها از قابليتهای گوناگونی برای توليد کالاها و ارايه خدمات برخوردار شدهاند. از اين رو رشد و توسعه فزاينده تجارت جهانی در چند دهه اخير سبب تغييرات گستردهای در روابط تجاری بين ملل مختلف شده است؛ به نحوی که شيوه نوين خريد و فروش بينالمللی جايگزين روش سنتی شده و استفاده از پول بيگانه (ارز) به جزئي لاينفک از اين مبادلات تبديل گردیده است. به اين دليل کسب درآمدهای ارزی از مهمترين برنامههای اقتصادی کشورها بهشمار ميرود. از طرف ديگر واژه برنامهريزی براي کسب درآمدهای ارزی مستلزم درک اهميت ارز در اقتصاد ملی، نحوه تبديل پذيری پولهای بيگانه به پول ملی و نقش بانکها در بازار ارز با توجه به ريسک نوسانات نرخ ارز میباشد. نقش ارز در اقتصاد ملی امروزه کسب حداکثر وجوه ارزی ناشی از صادرات کالا و خدمات، از عمدهترين سياستهای اقتصادی کشورها میباشد؛ زيرا چنانچه کشوری با کمبود ذخاير ارزی مواجه شود، برای تأمين نيازهای وارداتی خود، به ناچار می بايد از مجامع، کشورها يا بانکهای بيگانه وام بگيرد. اين حالت زماني اتفاق میافتد که کشور با کسری تراز ارزی روبرو باشد.در جريان عکس، هنگامي که صادرات کالاها، صادرات خدمات و سرمايهگذاری خارجيان در داخل يک کشور بيشتر از واردات کالا، واردات خدمات و سرمايهگذاری در خارج از کشور باشد، کشور مربوطه با مازاد تراز ارزی مواجه خواهد شد. محاسبه مازاد يا کسری تراز از جدول تراز پرداختهای کشور بهدست می آيد، اين جدول نشاندهنده ارزش سالانه کليه مبادلات اقتصادی ساکنان يک کشور با بقيه جهان است. بسياری از اقتصاد دانان، مازاد تجارت خارجی(فزونی ارزش صادرات نسبت به ارزش واردات) را موتور رشد اقتصاد کشورها معرفی كردهاند؛ زيرا درصورت رونق تجارت خارجی و حصول مازاد تجاری، زمينه گسترش بازار داخلی، افزايش كارايی، ارتقای سطح کيفيت کالاها و در نهايت رشد توليد فراهم می شود؛ سپس از طريق گسترش و شکوفايی بخشهايی از اقتصاد كه كشور در آن مزيت دارد، راههای دستيابی به رشد و توسعه اقتصادی فراهم می شود. گسترش تجارت خارجی و افزايش صادرات کالا سبب توسعه زيرساختهای اساسی اقتصاد می شود و از طرف ديگر، به سبب افزايش تقاضای محصول و وارد شدن فعالان اقتصادی کشور در بازارهای جهانی، رشد اقتصادی و بهبود كيفيت كالاها حاصل خواهد شد. افزايش صادرات از جنبههای ديگری نيز سبب افزايش درآمدهای ارزی و به دنبال آن افزايش تقاضای مؤثر در اقتصاد می شود. تأمين تقاضای صادرات، نيازمند عرضه کالا و خدمات است كه اين امر ميتواند افزايش سرمايهگذاری از طريق جذب سرمايههای داخلی و خارجی را به دنبال داشته باشد و زمينه رشد اقتصادی و کسب حداکثر درآمدهای ارزی را فراهم کند. تعيين نرخ ارز نرخ مبادله پول رايج يک کشور با پول ساير کشورها را در اصطلاح، "نرخ ارز" گويند. اين نرخ در کشورهای مختلف بر اساس يکي از روشهای ثابت، متغير، چندگانه يا مديريت شناور شده تعيين ميشود. خاطر نشان میکرد؛ سياست تعيين نرخ ارز، تنظيم كننده جريان ورود و خروج ارز در اقتصاد ملی است و از آن طريق ميزان ورود و خروج كالا، خدمات و سرمايه بين يک كشور با ساير كشورها مشخص میشود. نئوكلاسيكها در مدل تعادل عمومی خود اعلام کردهاند که نرخ واقعی ارز همواره بهعنوان عامل مؤثر تعادل در بخش خارجی مورد توجه قرار ميگيرد. اگر ارزش پول يك كشور بهصورت تصنعی بالاتر از ارزش واقعی آن نگه داشته شود، قيمت كالاهای خارجی در بازارهای داخلی نسبت به كالاهای توليد داخل ارزانتر خواهد شد و واردكنندگان، اين مابهالتفاوت ارزش را بهدست خواهند آورد. اگر ارزش پول كشور بهصورت تصنعی كمتر ارزشگذاری شود، اين اثرات بهطور معكوس در اقتصاد نمايان ميگردد. چرا دولتها در بازار ارز مداخله ميکنند؟ برخي از تحليلگران معتقدند؛ سياست ارزی مطلوب كه به تنظيم متناسب نيروی درون بازار ارز می انجامد، سياست ارزی شناور مديريت شده است. بهکارگيری اين سياست به دولت اجازه می دهد كه شرايط عرضه و تقاضا در بازار ارز را تحت مديريت خود قرار دهد و از اين طريق نيز بتواند به توزيع ارز بين متقاضيان مبادرت كند. از طرف ديگر تغييرات گسترده و سريع نرخ ارز می تواند براي اقتصاد هر کشور ويرانگر باشد؛ لذا از طريق مداخلات احتياطی دولت و بدون آنكه نرخ مشخصی بر بازار تحميل شود، نوسانات سريع و گسترده در بازار ارز مديريت میگردد، زيرا تنظيم نکردن نرخ واقعی ارز، روند صادرات و واردات و شكلگيری توليدات داخلي را براساس شرايط غيرواقعی شكل ميدهد. به بياني ديگر، توليدكنندگان با دريافت علايم غلط درباره ارزش منابع اقتصادي و قيمت محصولات توليدی، به سمت سرمايهگذاریهای غيراقتصادی سوق می يابند و بهاين ترتيب ساختار اقتصادی بر مبنای يك شرايط مصنوعی شكل ميگیرد كه در آينده، ايجاد تغيير در آن، مشكلات و خسارات زيادی را به همراه خواهد داشت. نقش بانکها در بازار ارز بازار ارز را نبايد در يک مکان خاص و با محدودهای مشخص تصور کرد؛ بلکه اين بازار مکانيسمی است که خريداران و فروشندگان، ارز را برای انجام دادن مبادله ارزی به يکديگر نزديک میکنند. در اين بازار معمولاً انتقال پول از يک کشور به کشور ديگری صورت میگيرد. بهطور کلی بانکها، صادرکنندگان، واردکنندگان، شرکتها، دلالان، تجار و سوداگران ارز (سفته بازان)، اعضای اصلی بازار ارز را تشکيل می دهند و نقشی اساسی در اين بازار ايفا می کنند؛ همچنین به وسيله تلفن، سوئيفت، پست، تلکس و ... بهطور دايم با يکديگر در تماس هستند و به خريد و فروش ارز اقدام ميکنند؛ بهطور مثال، انواع ارزهای قابل خريد و فروش در بانکهای کشور که نرخ خريد و فروش برخی از آنها روزانه از سوی بانک مرکزی اعلام می شود و بانکها با يکديگر يا با مشتريان خود وارد معاملات ارزی می شوند، عبارتاند از: دلار آمريکا، پوند انگليس، فرانک سوئيس، کرون سوئد، کرون نروژ، کرون دانمارک، درهم امارات، دينار کويت، ين ژاپن، ريال عمان، دلار کانادا، ريال قطر، پوند سوريه، دلار استراليا، ريال سعودی، دينار بحرين و يورو (واحد پول اروپایی). انجام دادن هر معامله ارزی مستلزم دريافت يا پرداخت ارز است. به بيانی ديگر، با انجام دادن هر معامله ارزی، مبلغ مشخصی از يک نوع ارز دريافت و نوع ديگری از ارز پرداخت می شود. بانکها نيز بهعنوان يکی از بزرگترين و فعالترين اعضای بازار ارز از روشهای مختلفی برای دريافت يا پرداخت وجوه ارزی استفاده و نقشی برجسته و مهم در اين بازار ايفا ميکنند و با خريد و فروش اسکناس و مسکوک ارزی ارسال يا دريافت انواع حوالههای ارزی، صدور و پرداخت چکهای ارزی، صدور انواع اعتبارنامه مسافرتی، گشايش اعتبارات اسنادی، قبول و پرداخت بروات ارزی، و صدور انواع ضمانتنامههای ارزی نقشی غيرقابل انکار در بازار ارز ايفا ميکنند. عمليات خزانهداری ارزی از ديگر اقداماتی است که بانکها در بازار ارز انجام می دهند. از طرف ديگر عمليات خريد و فروش در بازار ارز که بانکها نيز در آن بهصورت فعالانه مشارکت دارند به دو شکل نقد و سلف انجام می گيرد. اصطلاح معامله نقد به معاملاتی اطلاق می شود که در زمان انجام معامله يا حداکثر دو روز کاری بعد از آن ارز مبادله شود. به معاملاتی که تاريخ سررسيد دريافت يا پرداخت ارز بيش از دو روز کاری پس از تاريخ انجام دادن معامله و برای تاريخی معين در آينده - مثلاً برای مدت سه يا چهار ماه - باشد، سلف گويند. تفاوت ميان نرخ نقدی ارز با نرخ وعدهدار (سلف) براساس نرخ بهره و ريسک مبادله، که همان امکان تقويت يا تضعيف پول در آينده است، تعيين می شود؛ بنابراين از مقايسه ميزان صرف يا تنزيل ارز با قيمت نقدی آن می توان به حد انتظارات بازار درباره مقادير تضعيف يا تقويت يک نوع ارز در آينده پی برد. ريسک نوسانات نرخ ارز با توجه به گسترش مبادلات بينالمللی، بازار مالی کشورها در حال گسترش است و برخی از افراد و شرکتها برای انجام دادن مبادلات تجاری بينالمللی به ناچار می بايد اقدام به نگهداری ذخاير و وجوه خارجی کنند و در اين صورت چنانچه شرکتی اقلام زيادی از داراییهای خود را به صورت پول خارجی (مثلاً 15000يورو) نگهداری کند که هر يورو را 11600 ريال خريداری کرده باشد، هر لحظه با اين خطر مواجه خواهد بود که اين نرخ کاهش يابد و مثلاً به 10000 ريال برسد. در صورت وقوع چنين رخدادی، شرکت ياد شده 24 ميليون ريال زيان خواهد کرد؛ لذا ريسک نوسانات نرخ ارز میتواند دارايیها و بدهیهای افراد و مؤسسات را تحت تأثير جدی قرار دهد. در هر حال افراد و شرکتها در سبد دارايی ها و بدهیهای خود انواع ريسکها از جمله ريسک نوسانات نرخ ارز را در نظر دارند و سعی میکنند با کمترين ريسک، بيشترين سود را نصيب خود کنند. هجينگ ارزی چنانچه يک واردکننده بخواهد بهای کالای خريداری شده از خارج را در آينده و به ارزی مشخص پرداخت کند، همواره با اين خطر مواجه است که نرخ برابری آن ارز به پول ملي افزايش يابد؛ لذا از هم اکنون به خريد آن ارز اقدام می کند و با اين عمل، خود را در مقابل ريسک نوسانات نرخ ارز پوشش می دهد. آربيتراژ ارزی "آربيتراژ" به معنی خريد ارز از بازاری که ارزانتر میباشد و فروش همزمان همان ارز در بازاری که گرانتر است میباشد. در عمل با انجام دادن آربيتراژ، نرخ ارز در بازارهای بينالمللی يکسان می شود؛ در واقع عمل آربيتراژ هنگامی سودآور خواهد بود که تفاوت مکانی نرخ ارز در دو بازار (با دو مکان متفاوت) از هزينه نقل و انتقال آن ارز بيشتر باشد. سوآپ ارزی خريد نقدی ارز و فروش همان ارز در بازار سلف ارز يا فروش نقدی ارز و خريد همان ارز در بازار سلف ارز، سوآپ نام دارد. با اين تعريف، سوآپ از انجام دادن دو معامله ارزی در يک زمان و با سررسيدهای متفاوت شکل می گيرد. معامله گران در بازار ارز با انجام سوآپ، خود را از ريسک نوسانات ارزی دور نگه می دارند. سوداگری ارز سوداگری ارز يا سفته بازی ارزی در بازار توسط معامله گران به قصد کسب سود و بهره جستن از نوسانات آتی نرخ ارز انجام می گيرد. به عبارتی ديگر، سوداگری ارز همان عمل هجينگ است؛ با اين تفاوت که سوداگر به قصد انتفاع در بازار ارز به خريد و فروش آن ارز اقدام می کند. در پایان میتوان نتيجه گرفت که رشد و توسعه اقتصاد بينالملل مديون استفاده از ابزارهای به وجود آمده بهخصوص ارز است؛ به طوری که امروزه مبادلات ارزی و نقل و انتقالات آن، پايه و اساس تجارت بينالملل محسوب ميشود. شايد به جرأت بتوان گفت، که بازار ارز تنها بازار در سطح جهان است که در آن شب و روز و تعطيلی معنا و مفهومی ندارد، زيرا به دليل جهانی بودن نرخ آن و وجود نوسانات نرخ ارز، در هر لحظه خريد و فروش صورت می گيرد. |
نظرات شما عزیزان: